کوچولویی که همه زندگی ما شد

سلام عزیزم خوبی شیکر طلای من هفته پیش عروسی دایی هادی بود. جات خالی خوش گذشت البته احتمالا تو هم تو دل مامانی داشتی خوش میگذروندی. تو عروسی همه هی منو دعوا میکردن میگفتن بشین نینی خسته میشه منم یه کم گوش میکردم ولی باز طاقت نمیاوردم بشینم  خلاصه همه بیشتر نگران تو بودن تا من. سه شنبه هم رفتم دکتر و صدای قلبتو شنیدم. اینقد تند تند میزد. 144 تا در دقیقه. قربون قلبت برم که اینقد تند میزنه  ایشالا امروزم میریم با بابایی تست غربالگری که مطمئن بشیم سالم و خوبیییییی دوستت دارم یه عالمههههههههههه ...

سلام شیکر من خوبی؟ خیلی وقت بود واست چیزی ننوشته بودم. 28/5/91 واسه اولین بار رفتم سونوگرافی و دیدمت خیلی کوچولو بودی. دکتر قشنگ بهم نشونت داد  خیلی حس جالبی بود. الانم تقریبا 3 ماهمون داره تموم میشه دیگه داری حسابی بزرگ میشی. چند روزی هست که مامان سرما خورده  به خاطر شما نمیتونم قرص بخورم امیدوارم تو این مدت مریضی مامان اذیت نشی. هنوز چاق نشدم ولی فکر کنم دیگه کم کم شیمکم داره شروع میکنه به قلمبه شدن دوستتتتتتتتتتتتتتتتت دارم، مواظب خودت باش ...

عزیز دلم سه شنبه 27/4/91 واسه اولین بار رفتم دکتر ارجمند. بهم یه سری کارهایی که باید و نباید انجام بدمو گفت. بعدشم گفت یه ماه دیگه برم واسه سونوگرافی. حالا همش مواظبم که تو صحیح و سالم این دوران حساسو طی کنی. شنبه رمضون شروع میشه و من امسال روزه نمیگیرم به خاطر تو گلم باید حسابی به خودم برسم. خدا روشکر هنوز ویار ندارم و همه چی میخورم . امروز رفتم تو هفته 6 هنوز اندازه یه عدسی تند تند بزرگ شو خوشکل مامی . دوستتتتتتتتتت دارم نفسکم ...

سلام عزیز دلم. بالاخره ازمایشم رفتم و بتام 1670 بود. دیگه دارم باور میکنم که اومدی تو دلم. این چند روز همش گرسنم میشه. فکر کنم خیلی شکمو باشی. عزیزم عکس ازمایشتم تو وبلاگت میزارم تا همیشه یادگاری داشته باشیش. دیروز به دایی حامد گفتیم که داری میای کلییییی خوشحال شد. هنوز 2 تا داییای دیگت نمیدونن. مواظب خودت باش کنجد مامان محکم بچسب به دلم ...

عزیز دلم هنوز باورم نمیشه که اومدی تودلم. هنوز حس میکنم همون دختر کوچولوی ته تغاریم که خودشو واسه همه لوس میکنه. ولی انگار یه اسم دیگه هم دارم پیدا میکنم....... مامان امیدوارم بتونم واست بهترین باشم. عکس بیبی چکایی که باهاش فهمیدم تورو دارم میزارم. هنوز ازمایش نرفتم. تا چند روز دیگه حتما باید برم تا باور کنم حضورتو ...